ازدواج اینترنتی آری یا نه؟

طبق تحقیقی که یک گروه روانشناسی انجام داده اند ، ۸/۹۸ درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف خود چت می کنند. این آمار نشان می دهد که فضای چت روم علاوه بر اینکه یک فضای سرگرم کننده ی کاذب برای جوانان است ، جایگاهی برای تخلیه ی شهوانی هوسبازان نیز می باشد. بنده چند سال قبل ، با ورود دانش پژوهان جوان یک موسسه آموزشی به فضای چت روم مخالفت کرده و برای اثبات مدعای خود مبنی بر آسیب های مخرب پدیده ی چت ، تحقیقاتی را انجام دادم که متأسفانه نتایج آن خیلی أسف بار تر از آن چیزی بود که تصور می کردم. من علاوه بر تحقیقات حضوری در این فضا ، رفتار جوانی را که به تازگی وارد این فضای مجازی شده بود ، مورد مطالعه قرار دادم و خیلی زود آسیب های مخرب رفتاری ، گفتاری و شخصیتی را در وی مشاهده کردم. بنابراین عقیده ی بنده این است که ورود به این فضا مخرب و زیان بار است.
شاید عده ای چنین ادعا کنند که ما صرفاْ برای سرگرمی به این فضا می رویم و کاملاْ مواظبیم که به گناه و رابطه ی با جنس مخالف کشیده نشویم. من این ادعا را عملی نمی دانم ، زیرا طبق تحقیقاتی که انجام داده ام به این نتیجه رسیده ام که هر چند جوان مواظب روابط خود باشد ، باز هم دیدن اتفاقی و ناخودآگاه جملات زننده در صفحه ی عمومی روم و مشاهده ی ناگهانی عکس ها و فیلم هایی که طرف مقابل ارسال می کند ، تأثیرات مخرب خود را در شخص خواهد گذاشت و روال زندگی او را به مرور زمان به سمت انحراف سوق خواهد داد. لذا ورود به فضای چت روم (حتی به نیت سرگرمی) کار اشتباهی است و این فضا ، به مثابه ی آتش زیر خاکستری می ماند که هر لحظه امکان دارد آتش آن روشن شده و جوان را در کام خود بسوزاند.
اما آشنایی و ازدواج در این فضا ( فضای چت روم ) چطور؟
من به دلایل زیر با چنین ازدواجی مخالفم:
۱- تحقیقات جمعی از روانشناسان نشان می دهد که در اکثر اوقات در چنین فضاهایی تنها دختران به هدف ازدواج اقدام به ایجاد رابطه می کنند ، در حالی که پسران عمدتاْ به ازدواج تمایلی ندارند و صرفاْ برای تخلیه ی غریزه ی جنسی خود با وعده های دروغینی مثل ازدواج ، دختران را فریب داده و بعد از کامجویی ، آنها را رها کرده و آسیب های زیادی را به دختران وارد می نمایند.
۲- در فضای چت روم ، چون طرفین همدیگر را نمی بینند ، در اکثر موارد واقعیت های زندگی و خصوصیات و ویژگیهای واقعی خود را بیان نمی کنند و طوری خود را به یکدیگر معرفی می کنند که طرف مقابل دوست دارد. لذا به وفور مشاهده شده که بعد از گذشت مدتی از شروع ارتباط و ایجاد وابستگی بین طرفین ، وقتی واقعیت های زندگی آنها فاش می شود ، فشارهای روانی زیادی به آنان وارد شده و زندگی را به کام آنها زهر می کند
- اگر این روابط به ازدواج هم بیانجامد ، اولین سوالی که مرد (بعد از فروکش شدن آتش عشق و شروع روال عادی زندگ) در ذهنش ایجاد می شود ، این است که: نکند همسر من با جوانان دیگری هم چت می کرده و رابطه داشته باشد و ... لذا این افکار زندگی مشترک آنها را به سمت فروپاشی سوق خواهد داد.
اگرچت
یا اینترنت تنها نقش واسطه را داشته باشد و سپس از راه طبیعی و با
تحقیقات کامل شناخت واقعی از هم حاصل گردد اشکالی ندارد . ولی معمولا این
ارتباط ها بر اساس احساسات صورت می گیرد و با توجه به شرایط خاص دوران
جوانی، بسیاری از این عشقها منشأ شهوانی دارد و جزء عشق های پایدار و حقیقی
محسوب نمی شود، بلکه عشقهای مجازی است. بنابراین بهتر است بجای کلمه عشق
کلمه علاقه بکار ببریم . در علاقه افراطی انسان قدرت انتخاب خود را از
دست می دهد یعنی فقط یک گزینه دارد و آن فرد یا شیء است که به شدت به آن
علاقه مند شده است و چشم و گوش او را پر کرده است و به هیچ کس و هیچ چیز
دیگر نمی تواند فکر کند. لذا دیگر انتخابی برای او وجود ندارد بلکه همه
تلاش او این است که به این فرد یا شیء مورد علاقه برسد. معیار دیگر برای
تشخیص این است که علاقه افراطی موجب می شود که انسان قدرت واقع بینی و
ارزیابی خود را از دست بدهد و دیگر نتواند مقایسه کند عیب ها و کاستی ها
را نمی بیند اما افرادی که علاقه آنها عاقلانه است و پشتوانه فکری و
منطقی دارد، اولا این علاقه باعث نمی شود که نتوانند انتخاب کنند بلکه بر
خلاف اینکه علاقه دارند دست به تحقیق می زنند و در صورتی که عیوب اساسی و
نقص های غیر قابل جبرانی را مشاهده کنند از علاقه آنها کاسته می شود و
به این نتیجه می رسد که چنین فرد یا شیء را انتخاب نکنند و یا اگر انتخاب
می کنند به این عیوب توجه دارند و برخلاف داشتن باز هم ترجیح میدهند این
فرد را انتخاب کنند، زیرا ارزیابی و مقایسه می کنند و در یک محاسبه دقیق
به این نتیجه می رسند که اگر این فرد عیوبی دارد جنبه های مثبتی نیز
دارد که این جنبه های مثبت اهمیت بیشتری دارد در نتیجه مرجحی می شود برای
انتخاب او. طبیعی است افرادی که بر اساس تحقیق، آگاهی و شناخت و ارزیابی
دست به انتخاب زده اند و علاقه آنها همراه با آگاهی بوده است امکان و
احتمال پایداری علاقه آنها به یکدیگر بیشتر خواهد بود ولی افرادی که با
یک نگاه یا با یک حرف عاشق شده اند و چشم بسته تحت تأثیر علاقه شدید خود
قرار گرفته اند از عنصر آگاهی کمترین بهره را برده اند و معلوم نیست این
علاقه پایدار بماند چه بسا بعد از این که به وصال خود رسیدند و آتش شهوت
آنها با ارضاء موقت فرو نشست تازه چشم باز می کنند و واقعیت ها را می
بینند و چه بسا آن علاقه پایدار نماند. بنابراین علاقه ای که بر اساس
شهوت و غرایز جنسی شکل بگیرد از زمره علاقه هائی است که نمی توان روی آن
حساب باز کرد و امید به پایداری آن داشت. ممکن است پایدار باشد و ممکن
است عمر آن به اندازه عمر ارضاء غرایز جنسی باشد یعنی موقتی و ناپایدار.
اما علاقه هائی که بر اساس آگاهی از ویژگی های آن باشد و واقع بینانه
باشد احتمال پایداری آن بیشتر خواهد بود.
پسر ودختر قبل از اینکه
همدیگر را کاملاً بشناسند و درباره اخلاق، افکار و خانوادههاى یکدیگر
فکر کنند و نیز از نظرات خانوادههایشان با خبر شوند، نباید رابطه
عاشقانه داشته باشند تا بهتر بتوانند عیبها و نقصهاى یکدیگر را تشخیص
دهند و تصمیمشان براى ازدواج، از روى احساس نباشد. ولى اگر این نکته را
رعایت نکنند و قبل از ازدواج رابطه عاطفى شدیدى با هم داشته باشند، بعد
از اینکه ازدواج کردند و به اخلاق واقعى یکدیگر آگاه شدند، ممکن است
احساس شکست کنند و از کرده خود پشیمان شوند.
بیاعتمادی، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
بیاعتمادی یکی از عمدهترین آسیبهایی است که زندگی زوجینی را که بهواسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج میکنند، تهدید میکند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت میکند؟» آشنایی در فضای چترومها، بعدها آثار عمیقی بر روابط زوجها میگذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی موارد خود را بسیار ایدهآل معرفی کنند. این نوع ارتباط زمانی میتواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذیصلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود.
اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این گفته به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم. بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.
ازدواج در چت روم
ازدواج اینترنتی همیشه ترس و سؤالی را در دل زوجین باقی می گذارد و آن هم این است که: " آیا همسرم با دیگری هم برای ازدواج چت کرده است؟"
به گزارش خبرنگار جامعه فارس، واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه مانند ایران در کنار تمام محاسن و نوآوریهایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است. تغییرات در شیوه ازدواج جوانان یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران است که به «ازدواجهای اینترنتی» موسومند اما مساله مهم این است که آیا میتوان اشتراک سلیقه افراد در «چتروم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟
هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد اما در کنار این موضوع، احکام اسلامیهمواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بیتوجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل میدهد می کاهد و زمینهساز بروز مشکلات متعددی میشود.
بیاعتمادی، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
بیاعتمادی یکی از عمدهترین آسیبهایی است که زندگی زوجینی را که بهواسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج میکنند، تهدید میکند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت میکند؟» آشنایی در فضای چترومها، بعدها آثار عمیقی بر روابط زوجها میگذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی موارد خود را بسیار ایدهآل معرفی کنند. این نوع ارتباط زمانی میتواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذیصلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود.
اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این گفته به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم. بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.
نگاه پسران به همسریابی اینترنتی از نوع «سرگرمی» است
نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفا نوعی سرگرمیاست. دختران بیشتر از شیوه همسریابی اینترنتی استفاده میکنند. در حالی که پسران بیشتر با نگرش سرگرمیوارد «چتروم» میشوند. شاید بتوان ادعا کرد که آشنایی در چترومها بتواند به کاهش سن ازدواج کمک کند اما نمیتوان توقع داشت این الگو در جامعه ما نیز جوابگو باشد چون بیشتر تعاملات جوانان در فضای مجازی انتزاعی و دور از واقعیت است و همین موضوع زمینهای برای افزایش مشکلات و آسیبهای همسریابی اینترنتی در جامعه ماست. مشکل کنونی ما این است که پسران حاضر به قبول مسئولیت ازدواج نیستند و در نهایت این جامعه زنان هستند که از این شیوه ازدواج آسیب میبینند.
بهترین راهکار، فرهنگسازی است به این معنی که مسئولان فرهنگی جامعه با ارائه مشاوره به والدین و همچنین تولید برنامههای مختلف به آموزش خانوادهها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اینترنت و خدمات آن بپردازند.
ازدواجهای موفق که ریشه در آشنایی اینترنتی دارد نیز توسط افرادی صورت گرفته است که از شخصیتهای پختهای برخوردار بودهاند به این معنیکه بهطور تصادفی با هم در اینترنت آشنا شدهاند نه اینکه از این طریق با هم ازدواج کنند.
نمیتوان گفت همه ازدواجهایی که از طریق اینترنت صورت گرفته، محکوم به جدایی است. آشنایی قبل از ازدواج، مهمترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است بنابراین صرفنظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند. فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند؛ این محدودیتها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد. در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارایه شده توسط کاربران تا چه حد صحت دارد زیرا چون در بسیاری از موارد افراد ایدهآلهای خود را به طرف مقابل منعکس میکنند.»
آشنایی خانوادهها با همسریابی اینترنتی، نیازمند زمان طولانی است البته درصورت فراگیری آن نیز فرهنگ حاکم بر جامعه ایران زمینهای را فراهم میکند که خانوادهها از این شیوه استقبال نکنند و ترجیح دهند امر ازدواج را با شیوه سنتی آن پیگیری کنند. فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شدهاند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیحی نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارائه پرسشهای خود نیستند از همینرو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بیبرنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.